آیا نتانیاهو سنگ را به چاه می اندازد؟
بزنگاه رفح؛
در میز مذاکره برای آزادی اسرا، شرط اصلی این است که نتانیاهو نخواهد با حمله به «رفح» نقش دیوانه ای را بازی کند که قرار است با انداختن سنگ به چاه خاورمیانه، سونامی جنگ غزه را در سراسر جهان منتشر کند.
گروه سیاست و جهان خبرگزاری علم و فناوری دیجیتوهان– مریم خرمایی: چهارراه دیپلماسی شلوغ است؛ هرچند چهره همیشه ناراضی «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی که خود را برای انجام عملیات زمینی به «رفح» مصمم نشان می دهد، چشم انداز صلح را به سراب شبیه می کند.
او می گوید که هدفش نابودی چهار گردان حماس است که در تراکم جمعیت 1.4 میلیون نفری پناهجویان مستقر در گذرگاه مرزی غزه-مصر، از تیررس حمله صهیونیست ها در امان مانده اند.
«کوچاندن مردم غزه» خط قرمز بازیگران دولتی و غیردولتی منطقه است
با این حال، جامعه جهانی نظر متفاوتی دارد و می گوید که منظور نتانیاهو، تحت فشار گذاشتن قاهره برای باز کردن محور مرزی و در نهایت تکمیل پروژه کوچ اجباری ساکنان غزه به صحرای سینا است.
اما «سنگ بزرگ علامت نزدن است» چراکه نتانیاهو خوب می داند «کوچاندن مردم غزه» خط قرمز بازیگران دولتی و غیردولتی منطقه است تا آنجا که قاهره هشدار داده که در صورت ورود ارتش اسراییل به رفح و یا در صورتی که آوارگان فلسطینی به اجبار به سوی شبه جزیره سینا رانده شوند، ممکن است پیمان صلح کمپ دیوید با اسراییل را تعلیق کند.
شواهد زیادی داریم که باور ما را به توخالی بودن طبل تهدیدهای نتانیاهو پررنگ می کند؛ البته با این شرط که او نخواهد نقش آن «دیوانه ای» را ایفا کند که با انداختن این سنگ بزرگ به چاه خاورمیانه، امواج منطقه ای جنگ غزه را به یک سونامی بزرگ تبدیل می کند.
همه دنبال امتیازند
حیات سیاسی کابینه افراطی رژیم صهیونیستی به تار مویی بند است و آن تار مو «آزادی اسراییلی هایی» است که در جریان عملیات 7 اکتبر، از سوی حماس و سایر گروه های مقاومت به اسارت گرفته شدند. در طول چهار ماهی که از جنگ غزه می گذرد، این ماجرا روی خط اعصاب ساکنان سرزمین های اشغالی کش آمده و از ظرف حوصله شان سر رفته است. عملیات همه جانبه ارتش اسراییل تا رسیدن به هدف ادعایی «نابودی حماس» فاصله زیادی دارد و زمان علیه نتانیاهو است. او باید کاری انجام دهد. اما دقیقاً چه کاری؟
اگر لایه ضخیم «تهدید» را کنار بزنیم، پشت آن نقاب همیشه شاکی و عبوس، به چهره مردی می رسیم که زیر بار «تردید» شکسته است. نتانیاهو سردرگم این است که «سنگ را به چاه بیندازد» یا نه!
دو روز پیش، «فایننشال تایمز» به نقل از منابع آگاه نوشته بود که به رغم حملات هوایی و با وجود صحبت های کلی در مورد تهاجم قریب الوقوع به رفح، هنوز برنامه ای برای آغاز عملیات زمینی ارتش اسراییل به این منطقه وجود ندارد.
به نظر می آید که بایدن به زبانی که برای نتانیاهو قابل فهم است، سعی کرده که قطب نمای منطق نخست وزیر اسراییل را فعال کند و او را برای بازگشت به مسیر آتش بس تحت فشار قرار دهد
البته، بخشی از این گیج زدن ها ناشی از ناتوانی نتانیاهو به هضم جمله ای است که «جو بایدن» رییس جمهور آمریکا سه روز پیش در جریان یک سخنرانی از پیش اعلام نشده گفت مبنی بر اینکه «واکنش اسراییل به حمله هفتم اکتبر اغراق آمیز و زیاده از حد بوده است».
سیستم پردازش اطلاعات نتانیاهو تا روز یکشنبه که بایدن با او تماس گرفت و برخی حقایق را یادآوری کرد، روی این جمله هنگ کرده بود که «نمی دانم منظورش چه بود، تا جایی که می دانم، موضع آمریکا کاملا مشابه موضع اسراییل است.»
رسانه ها ازجمله پان عرب های منطقه این طور القا می کنند که منشور اخلاقی بایدن است که در نهایت چشم کاخ سفید را به روی واقعیت جنگ غزه باز کرده است. اما دست کم من از مکالمه 45 دقیقه ای رییس جمهور آمریکا که بخشی از آن به رسانه ها راه پیدا کرده است، چنین چیزی را استنباط نکردم.
از رنگ و لعاب رسانه که بگذریم، در تماس تلفنی روز گذشته، حرف اصلی بایدن این بود: نابودی حماس هدف مشترک ماست؛ اما مبادا بدون طرح موثق و قابل دفاعی که دهان جامعه بین الملل را در باب «رعایت امنیت انسانی مردم غزه» ببنند، اقدام نسنجیده ای انجام دهی. فعلاً پیشنهاد می کنم که تا موعد مناسب، روی مذاکره آزادی گروگان ها تمرکز کنیم که هدف در دسترس تری است.
از سر خیرخواهی باشد یا از روی سیاست، به نظر می آید که بایدن به زبانی که برای نتانیاهو قابل فهم است، سعی کرده که قطب نمای منطق نخست وزیر اسراییل را فعال کند و او را برای بازگشت به مسیر آتش بس تحت فشار قرار دهد.
فشار همه جانبه است و از چند جبهه اعمال می شود: «مصر به آمریکا»، «مصر و قطر به حماس»، «اسراییل به حماس»، «آمریکا به اسراییل» و«حماس به میز مذاکره»
در همان روز یکشنبه، «رویترز» به نقل از یک مقام ارشد دولت واشینگتن نوشت که «آمریکا پیشرفت واقعی در چارچوب توافق آزادی گروگان ها می بیند» و خبرهای دیگر هم حاکی از آن است که «بیل برنز» رییس آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) روز سه شنبه با هدف تلاش برای آغاز دور جدید مذاکرات آزادی اسرا به قاهره سفر می کند.
این طور استنباط می شود که سفر او به قاهره می تواند واسطه های مصری و قطری را برای ترغیب حماس به موافقت با آزادی اسرا، تحت فشار قرار دهد.
مصر هم به نوبه خود، با تهدید به خروج از پیمان کمپ دیوید و آماده باش نظامی در مرز رفح، آمریکا را برای مجاب کردن تل آویو تحت فشار گذاشته حال آنکه، از سوی دیگر، در تکمیل نقش میانجی، به حماس هشدار داده چنانچه تا دو هفته دیگر با اسراییل به توافقی نهایی برای آزادی اسرا نرسد، ارتش رژیم صهیونیستی عملیات زمینی در رفح را آغاز خواهد کرد.
در آن سو، حماس هم تهدید می کند که «هرگونه حمله به رفح می تواند مذاکره آزادی اسرا را نابود کند».
با این اوصاف، فشار همه جانبه است و از چند جبهه اعمال می شود: «مصر به آمریکا»، «مصر و قطر به حماس»، «اسراییل به حماس»، «آمریکا به اسراییل» و«حماس به میز مذاکره».
قمار با مشت پوچ
الویت نخست، آزادی اسرا است اما نتانیاهو ظرفیت آن را دارد که با نادیده گرفتن هشدارها، روی میز مذاکره قمار کند و تهاجم زمینی به رفح را به عنوان «پلن B» در نظر بگیرد
برایند این فشار همه جانبه این است که برخلاف آنچه در قاب رسانه ها بازتاب داده می شود، تهدید «تهاجم زمینی به رفح» و به طور متقابل «به بن بست کشاندن مذاکره» ابزار چانه زنی برای گرفتن امتیاز حداکثری در روند تبادل اسرا است و نه طرح اصلی.
اما از نقطه تبادل اسرا، شخص نتانیاهو (نه به عنوان نماینده رژیم صهیونیستی) با سایر اعضایی که دور میز مذاکره هستند، تضاد منافع پیدا می کند.
به عنوان پلن A، اولویت های سایرین به ترتیب، آزادی اسرا و حصول آتش بس قابل تمدید است. اما اولویت های نتانیاهو به ترتیب، آزادی اسرا و پرهیز از آتش بس (یا به حداقل رساندن بازه زمانی آن) است چراکه این به معنای موکول کردن تحقق «وعده نابودی حماس» به وقتی دیگر و درنتیجه پایان حیات سیاسی نخست وزیر رژیم صهیونیستی است.
برای همین است که سرگردان در دالان تردید ، نتانیاهو ظرفیت آن را دارد که با نادیده گرفتن هشدارها، روی میز مذاکره قمار کند و تهاجم زمینی به رفح را به عنوان «پلن B» در نظر بگیرد.
اینکه رژیم صهیونیستی بامداد روز دوشنبه دست به عملیات فریب زد تا با بمباران مواضعی در شمال رفح، بنا بر ادعای خود، حواس مقاومت را از عملیات آزادی دو اسیر اسراییلی منحرف کند، گواهی بر درستی این فرضیه است.
نتانیاهو قبلاً هم گفته بود که «آزادی گروگان ها در گرو حمله به رفح» است و اقدام شب گذشته می تواند بهانه ای برای انجام این طرح مالیخولیایی باشد.
نامش را دلالی سیاست بگذاریم یا تلاش دیپلماتیک، همه آنهایی که مستقیم یا غیر مستقیم در روند مذاکره رژیم صهیونیستی- حماس دخیل هستند باید در بده بستان امتیازها هوشمندانه و سریع رفتار کنند. قدرت بازدارندگی آنها است که نقش نتانیاهو را تثبیت می کند و او را به این تصمیم می رساند که «آیا واقعاً می خواهد سنگ را به چاه خاورمیانه بیندازد؟»
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "آیا نتانیاهو سنگ را به چاه می اندازد؟" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "آیا نتانیاهو سنگ را به چاه می اندازد؟"، کلیک کنید.