خلاصه کتاب کرونا فریب قرن: کودتای سفید | نوشته حامد رئیسی

خلاصه کتاب کرونا فریب قرن: کودتای سفید | نوشته حامد رئیسی

خلاصه کتاب کرونا فریب قرن: کودتای سفید ( نویسنده حامد رئیسی )

کتاب «کرونا، فریب قرن: کودتای سفید» نوشته حامد رئیسی، روایتی مناقشه برانگیز از همه گیری کووید-۱۹ ارائه می دهد که آن را نه تنها یک بحران بهداشتی، بلکه یک عملیات جهانی دقیقاً برنامه ریزی شده می داند. این اثر به دنبال آشکارسازی آنچه نویسنده اش یک کودتا می خواند، است؛ کودتایی که به ادعای او توسط نهادهای قدرتمند برای کنترل و بازسازی نظم جهانی سازماندهی شده بود. در این کتاب، خواننده با لایه هایی از تحلیل های روان شناختی، سیاسی و پزشکی مواجه می شود که به چالش کشیدن روایت های رسمی را هدف قرار داده اند.

در سال های اخیر، جهان شاهد تجربه ای بی سابقه بود که تمامی جنبه های زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داد؛ همه گیری ویروس کرونا. در میانه انبوه اطلاعات، آمارها، دستورالعمل ها و البته ترس ها، صداهایی نیز برخاستند که روایت های رسمی را زیر سوال بردند و به دنبال کشف ابعاد پنهان ماجرا بودند. یکی از این صداها، از جانب حامد رئیسی، نویسنده کتاب «کرونا، فریب قرن: کودتای سفید» به گوش رسید. این کتاب، اثری جنجالی است که از همان آغاز انتشار خود، بحث ها و چالش های فراوانی را در فضای فکری و عمومی جامعه برانگیخت. رئیسی در این کتاب، با رویکردی انتقادی، به تحلیل ابعاد مختلف همه گیری کرونا می پردازد و فرضیه «کودتای سفید» را مطرح می کند؛ فرضیه ای که بسیاری را شگفت زده و بسیاری دیگر را به واکنش واداشته است. این مقاله به دنبال آن است تا خواننده را در سفر به دنیای فکری این کتاب همراهی کند و خلاصه ای جامع از ایده های اصلی، استدلال های نویسنده و همچنین نقاط قوت و انتقادات وارد بر آن را به او ارائه دهد. این کاوش به خواننده کمک می کند تا با دیدی بازتر، با یکی از بحث برانگیزترین روایت ها پیرامون بحران کرونا مواجه شود و خود به قضاوت نهایی بنشیند.

حامد رئیسی کیست؟ نگاهی به نویسنده جنجالی

حامد رئیسی، شخصیتی که نامش با کتاب «کرونا، فریب قرن» گره خورده، از همان ابتدا در کانون توجه و البته مناقشه قرار گرفت. او خود را یک ایمونولوژیست (ایمنی شناس) و حقوقدان معرفی می کند، اما آنچه در فضای عمومی درباره او شکل گرفت، تصویری دوگانه بود: از یک سو، حامیان او را فردی شجاع، آگاه و پیشگام در افشای حقیقت می دانستند که جسورانه علیه جریان غالب به پا خاسته است؛ از سوی دیگر، منتقدان او را به «شیادی»، «ارائه اطلاعات نادرست» و «فاقد صلاحیت علمی» بودن متهم می کردند. این نظرات متناقض و گاه تند، رئیسی را به یک چهره بحث برانگیز تبدیل کرد. بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی و حتی برخی متخصصان، درباره صحت مدارک تحصیلی و تخصص واقعی او ابراز تردید کرده اند. برخی از آن ها ادعا می کنند که او حتی مدرک دکترا ندارد و در زمینه ایمونولوژی یا حقوق، متخصص شناخته شده ای نیست. این ابهامات درباره سوابق علمی و تحصیلی، موجب شد که بسیاری از ادعاهای او با احتیاط و حتی بی اع تمادی مورد بررسی قرار گیرند. با این حال، طرفداران رئیسی معتقدند که این اتهامات تنها تلاشی برای خاموش کردن صدای حقیقت جو و به حاشیه راندن اوست، چرا که سخنانش منافع مافیاهای قدرتمند را به خطر می اندازد. در این میان، نحوه پاسخگویی رئیسی به انتقادات نیز خود به موضوعی برای بحث تبدیل شد؛ برخی او را به پرخاشگری و عدم پذیرش نقد منصفانه متهم می کردند، در حالی که حامیانش این رفتار را واکنشی طبیعی به «هجمه های ناجوانمردانه» علیه او می دانستند. این رویدادها، همگی به ساختن شخصیتی کاریزماتیک و در عین حال پیچیده از حامد رئیسی کمک کردند که خود، بخشی جدایی ناپذیر از روایت کلی کتاب «کرونا، فریب قرن» شد.

ایده اصلی کرونا، فریب قرن: کودتای سفید چیست؟

در قلب کتاب «کرونا، فریب قرن»، ایده ای تکان دهنده و چالش برانگیز نهفته است: مفهوم «فریب قرن» و «کودتای سفید». حامد رئیسی در این اثر، خواننده را به سفری دعوت می کند تا از پشت پرده بحران کرونا، به ابعاد پنهان و نیت های احتمالی نهفته در آن بنگرد. او معتقد است که کرونا تنها یک بیماری همه گیر نبود، بلکه ابزاری قدرتمند در دستان «صاحبان قدرت» برای اجرای یک «کودتای سفید» بود.

«کودتای سفید» در ادبیات رئیسی، به معنای یک دگرگونی عظیم و هدفمند در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جهان است که بدون نیاز به لشکرکشی و سلاح های گرم، از طریق کنترل اذهان، ایجاد ترس و مدیریت بحران های ساختگی به وقوع می پیوندد. فرضیه اصلی کتاب این است که ویروس کرونا، صرف نظر از منشأ و ماهیت واقعی اش، به یک بهانه و کاتالیزور برای پیشبرد اهداف گلوبالیستی و نظم نوین جهانی تبدیل شد. نویسنده ادعا می کند که انگیزه هایی فراتر از سلامت عمومی پشت این «فریب» نهفته بود؛ انگیزه هایی که شامل:

  • کنترل جمعیت و کاهش باروری: رئیسی به صراحت ادعا می کند که یکی از اهداف پنهان، کاهش جمعیت کره زمین از طریق تأثیرات احتمالی ویروس و به ویژه واکسن ها بر باروری است.
  • بازتعریف اقتصاد جهانی: بحران کرونا فرصتی شد برای انتقال ثروت و قدرت از کسب وکارهای کوچک و متوسط به ابرشرکت های بزرگ، به ویژه در حوزه های فناوری و داروسازی.
  • مهندسی اجتماعی و کنترل اذهان: نویسنده بر این باور است که ترس و وحشت از بیماری، ابزاری بود برای هدایت توده ها، پذیرش محدودیت های بی سابقه اجتماعی و اطاعت از دستورالعمل هایی که به ظاهر بهداشتی اما در باطن سیاسی بودند.
  • تغییرات ساختاری در نظام های حکومتی: این بحران، به حکومت ها اجازه داد تا اختیارات ویژه ای را به دست آورند و بر زندگی شهروندان، کنترلی بی سابقه اعمال کنند.

از دیدگاه رئیسی، کرونا «فریب قرن» است، زیرا در ابعاد و عمق خود، بی سابقه ترین دستکاری روانی و اجتماعی در طول تاریخ بشر بوده است. او این رویداد را با فریب های تاریخی عظیمی چون «نرماندی» مقایسه می کند؛ جایی که اذهان عمومی با اطلاعات نادرست و صحنه سازی های هوشمندانه، به سمت یک هدف خاص هدایت شدند. این کتاب خواننده را وامی دارد تا به این سؤال فکر کند که آیا آنچه تجربه کرده، واقعیت محض بوده یا بخشی از یک طراحی هوشمندانه برای تغییر مسیر تاریخ بشر؟

خلاصه بخش های اصلی کتاب: پرده برداری از لایه های فریب

کتاب «کرونا، فریب قرن» در ساختاری لایه لایه، خواننده را با ابعاد مختلف این «کودتای سفید» آشنا می کند. نویسنده در هر بخش، پرده ای دیگر از این فریب را کنار می زند و با تکیه بر استدلال ها و مثال های خود، روایت رسمی را به چالش می کشد.

بخش اول: خطاهای شناختی و بازی با ذهن ها

حامد رئیسی در آغاز کتاب، به سراغ روان شناسی انسانی و به ویژه «خطاهای شناختی» می رود. او معتقد است که بخش عمده ای از موفقیت «فریب قرن»، در گرو بهره برداری هوشمندانه از این خطاهای ذهنی بوده است. رئیسی با تشریح خطاهای کلیدی، نشان می دهد که چگونه ذهن انسان، ناخواسته به دام پذیرش روایت های خاصی می افتد:

  • خطای تأیید اجتماعی (Conformity Bias): این خطا به تمایل انسان به پذیرش دیدگاه های غالب در جامعه اشاره دارد. نویسنده ادعا می کند که با گسترش وحشت از طریق رسانه ها، مردم تمایل پیدا کردند تا برای احساس امنیت، رفتارهای جمعی (مانند ماسک زدن، فاصله اجتماعی) را بدون چون و چرا بپذیرند.
  • خطای مرجعیت (Authority Bias): اعتماد بیش از حد به متخصصان و نهادهای رسمی. رئیسی می گوید که سازمان هایی مانند سازمان بهداشت جهانی (WHO) و وزارتخانه های بهداشت، با بهره گیری از جایگاه مرجعیت خود، دستورالعمل هایی صادر کردند که کمتر کسی جرأت زیر سوال بردن آن ها را داشت.
  • توهم اخبار: به این معنا که هر چقدر خبری بیشتر تکرار شود، احتمال باور شدن آن توسط افراد بیشتر می شود. رئیسی توضیح می دهد که چگونه تکرار مداوم آمارها و هشدارهای رسانه ای، توهمی از واقعیت را ایجاد کرد و موجب پذیرش بی چون وچرای اطلاعات شد.

شاید یکی از پررنگ ترین مباحث این بخش، «اثر داونینگ کروگر» باشد. رئیسی به تفصیل درباره این اثر روان شناختی بحث می کند که چگونه افراد با دانش و مهارت کم، دچار «توهم دانایی» و اعتماد به نفس کاذب می شوند. او معتقد است که بخش عظیمی از جامعه جهانی در دوران کرونا در این مرحله قرار داشتند و با دانشی اندک، به شدت بر عقاید خود پافشاری می کردند. این توهم، از دیدگاه او، راه را برای رهبری ناخودآگاه جامعه هموار کرد. در مقابل، دانشمند واقعی با فروتنی، به دنبال پذیرش یافته های جدید است و تعصبی ندارد.

نویسنده همچنین مفهوم «ماتریکس مرجعیت-رسانه-جمع» را مطرح می کند. این ماتریکس، ترکیبی از سه خطای شناختی عمده است که به گفته او، بستری را فراهم آورد تا رهبری ناخودآگاه توده ها به سمت اهداف خاص، محقق شود. در این ماتریکس، مراجع علمی (مانند WHO)، رسانه ها و افکار عمومی (که تحت تأثیر این دو قرار می گیرند) یک چرخه بسته ایجاد می کنند که امکان هرگونه تفکر انتقادی را از بین می برد. او این رویداد را با «نرماندی»، فریب بزرگ قرن گذشته، مقایسه می کند تا عظمت و پیچیدگی «فریب قرن» را به تصویر بکشد.

بخش دوم: ساختار قدرت و حقایق تلخ

در این بخش، رئیسی وارد لایه های عمیق تر «کودتای سفید» می شود و به «ساختار قدرت» پشت پرده می پردازد. او به شدت عملکرد «سازمان بهداشت جهانی» را زیر سوال می برد و این سازمان را نه یک نهاد بهداشتی مستقل، بلکه «سازمان کشتار جهانی» می نامد. رئیسی ادعا می کند که این سازمان، در پیوند عمیقی با «قدرت های مالی» بزرگ، به ویژه «خانواده گیتس» و «راکفلر» قرار دارد. او از این ارتباط به عنوان شواهدی برای اثبات تبانی و مهندسی بحران یاد می کند.

یکی از ادعاهای جنجالی این بخش، مربوط به «منشأ دست ساز ویروس» است. رئیسی بر خلاف روایت های رسمی که منشأ ویروس را طبیعی یا از حیوانات می دانند، اصرار دارد که ویروس کرونا یک «ویروس دست ساز» است که در آزمایشگاه ها تولید شده و هدفمندانه منتشر گشته است. این ادعا، پایه و اساس بسیاری از فرضیه های بعدی او را تشکیل می دهد.

سپس، نوبت به «حقایقی تلخ در مورد واکسن ها» می رسد. رئیسی با قاطعیت درباره «عوارض جانبی واکسن ها» سخن می گوید و آن ها را به «لخته خون»، «ناباروری» و حتی «مرگ» مرتبط می داند. او این مباحث را با اشاره به «کاهش باروری توسط ویروس و واکسن ها» در بستر سازوکار «کوواکس» (COVAX) پیوند می دهد و بر این فرض تأکید می کند که واکسیناسیون گسترده، ابزاری برای کاهش جمعیت بوده است.

حامد رئیسی می نویسد: کودتای سفید در سکوت کامل اذهان، با استفاده از فریب های روان شناختی و نه با شلیک گلوله، اهداف خود را محقق می سازد. کرونا نمونه بارز این دستکاری بزرگ بود.

بخش سوم: مهندسی شیوع و اپیدمی مصنوعی

در این بخش، نویسنده به شرح جزئیات عملیاتی «مهندسی شیوع» و «اپیدمی مصنوعی» می پردازد. او ادعا می کند که آنچه جهان تجربه کرد، یک «صحنه سازی بیمارستانی» بود؛ جایی که با استفاده از «کیت ها و روش های تشخیص کرونا» (مانند PCR، تست آنتی بادی، سی تی اسکن)، «مثبت کاذب» تولید می شد تا آمار بیماران و وحشت عمومی را افزایش دهد. او معتقد است که بسیاری از این تست ها فاقد دقت لازم بوده و صرفاً به هدف «آمارسازی» و «تولید وحشت» به کار گرفته شده اند.

بحث درباره «میکروبیوتا» و راه های طبیعی مقابله با ویروس ها، بخش دیگری از این پرده برداری است. رئیسی به شدت «بهداشت افراطی»، «شستشوی مفرط» و استفاده بی رویه از «ضدعفونی کننده ها» را نقد می کند. او معتقد است که این اقدامات، به جای مقابله با ویروس، سیستم ایمنی طبیعی بدن را تضعیف کرده و راه را برای بیماری های دیگر باز کرده است.

«ماسک» نیز در این بخش، ابعاد روان شناختی و «کنترل اجتماعی» خود را نمایان می کند. نویسنده می گوید ماسک نه برای مصونیت، بلکه برای نمایش قدرت «کودتا» و نمادی از اطاعت پذیری بوده است. او به «آمارسازی» و «مهندسی آمار» با هدف «تولید وحشت» اشاره می کند و «افسانه ابتلای مجدد» و «رسوایی تشخیص» را مورد بررسی قرار می دهد.

نویسنده به «مرگ پزشکان و پرستاران» می پردازد و آن را نه نتیجه طبیعی بیماری، بلکه بخشی از «شیوع پر برکت» می داند که اهداف خاصی را دنبال می کرد. در نهایت، رئیسی به بررسی «ادعاهای پیرامونی» مانند «امواج 5G» و «کمتریل» می پردازد؛ ادعاهایی که معمولاً در محافل تئوری توطئه مطرح می شوند و او ارتباط آن ها را با بحران کرونا مورد بررسی قرار می دهد.

در هر یک از این بخش ها، نویسنده سعی می کند با استفاده از اطلاعات منتخب و استدلال های خود، تصویری متفاوت از همه گیری را در ذهن خواننده حک کند و او را به سمت پذیرش فرضیه «فریب قرن» سوق دهد. او خواننده را وامی دارد تا تجربه شخصی خود از دوران کرونا را از لنز جدیدی ببیند و به پرسش هایی بپردازد که شاید پیش از این فرصتی برای طرحشان نداشته است.

نقاط قوت کتاب از دیدگاه حامیان و منتقدان

کتاب «کرونا، فریب قرن» با وجود تمامی جنجال ها، توانسته است نظر بخش قابل توجهی از مخاطبان را به خود جلب کند. از دیدگاه حامیان و حتی برخی منتقدان، این کتاب دارای نقاط قوتی است که آن را از سایر آثار متمایز می کند و تجربه متفاوتی برای خواننده رقم می زند:

  • جسارت و شجاعت در طرح مباحث: شاید برجسته ترین ویژگی این کتاب، «جسارت و شجاعت» نویسنده در طرح مباحث حساس و چالش برانگیز است. در دورانی که روایت های رسمی غالب بودند و هرگونه تردیدی با برچسب «تئوری توطئه» مواجه می شد، رئیسی به میدان آمد و پرده از زوایای تاریک ماجرا برداشت. این اقدام، برای بسیاری از خوانندگان، تجربه ای از رهایی از ترس و مواجهه با دیدگاهی جایگزین بود که کمتر کسی جرأت بیان آن را داشت.
  • برانگیختن تفکر انتقادی: کتاب به شکلی قدرتمند، خواننده را «تشویق به زیر سوال بردن روایت های رسمی» می کند. این اثر خواننده را وامی دارد تا صرفاً مصرف کننده اطلاعات نباشد، بلکه به فعالانه در پی حقیقت برآید و به تأمل بپردازد. این رویکرد، برای بسیاری از کسانی که احساس می کردند اطلاعات ناقص یا یک سویه دریافت می کنند، بسیار ارزشمند بود.
  • جامعیت موضوعی: رئیسی در کتاب خود، به «ابعاد مختلف» همه گیری، از روان شناسی و خطاهای شناختی گرفته تا اقتصاد، سیاست و تأثیرات اجتماعی، پرداخته است. این جامعیت، به خواننده اجازه می دهد تا تصویری کلان تر از آنچه در جریان است، به دست آورد و ارتباط میان پدیده های به ظاهر بی ارتباط را کشف کند. این گستردگی موضوعی، به درک تجربه ای پیچیده و چندوجهی کمک می کند.
  • مخاطب پذیری و نوشتار روان: با وجود پیچیدگی موضوعات مطرح شده، «نوشتار نسبتاً روان» کتاب، آن را برای «عموم مردم» قابل فهم می سازد. رئیسی تلاش کرده است تا مفاهیم عمیق را با زبانی ساده و قابل دسترس بیان کند، هرچند که گاهی اوقات این سادگی به قیمت از دست رفتن دقت علمی تمام می شود. با این حال، این ویژگی باعث شد که پیام کتاب به طیف وسیع تری از مخاطبان برسد و با تجربه عمومی آن ها از همه گیری همخوانی بیشتری پیدا کند.

این نقاط قوت، از دیدگاه حامیان، «کرونا، فریب قرن» را به اثری ضروری برای کسانی تبدیل کرده است که به دنبال دیدگاهی متفاوت و تحلیلی انتقادی از یکی از مهم ترین رویدادهای قرن حاضر هستند.

نقدها و انتقادات وارد بر کتاب

همان قدر که کتاب «کرونا، فریب قرن» مورد تحسین و حمایت قرار گرفت، به همان اندازه نیز با «نقدها و انتقادات تند» مواجه شد. این انتقادات، از سوی محافل علمی، دانشگاهی و حتی بخش قابل توجهی از مردم مطرح شده و به اعتبار کتاب و نویسنده اش، لطمه وارد کرده است.

یکی از مهم ترین و پررنگ ترین انتقادات، مربوط به «عدم پشتوانه علمی کافی» برای بسیاری از ادعاهای مطرح شده در کتاب است. منتقدان اشاره می کنند که رئیسی در بسیاری از موارد، ادعاهایی را مطرح می کند که با شواهد علمی رایج یا «اجماع علمی» جهانی مغایرت دارند و از سوی نهادهای معتبر علمی تأیید نشده اند. به عنوان مثال، ادعای «دست ساز بودن ویروس» یا «تأثیر واکسن ها بر ناباروری» از سوی جامعه پزشکی و ویروس شناسان به شدت رد شده است. این موضوع، کتاب را در دسته «ادبیات تئوری توطئه» قرار می دهد و از اعتبار علمی آن می کاهد.

همچنین، «اتهامات شیادی» و تردیدها درباره «مدرک تحصیلی و صلاحیت علمی نویسنده» نیز از جمله نقاط ضعف مهمی است که به شدت بر اعتبار کتاب تأثیر گذاشته است. همان طور که در بخش معرفی نویسنده نیز اشاره شد، بسیاری او را «شیاد» خوانده و معتقدند که وی فاقد تخصص لازم برای اظهارنظر در چنین حوزه هایی است. برخی از کاربران نیز تجربه خود را از مواجهه با رفتار نویسنده اینگونه توصیف کرده اند که او «رفتار پرخاشگرانه» در پاسخ به «انتقادات منصفانه» دارد و به جای ارائه استدلال علمی، با «هتاکی» و توهین پاسخ می دهد. این رفتار، به جای ایجاد فضای گفت وگو، شکاف میان موافقان و مخالفان را عمیق تر کرده است.

برخی منتقدان نیز محتوای کتاب را «زرد» و غیر اصیل می دانند. آن ها معتقدند که رئیسی صرفاً «مطالب موجود در فضای مجازی» و شبکه های اجتماعی را گردآوری کرده و «پژوهش های اصیل» و دست اولی ارائه نداده است. این نقد، به این معناست که کتاب «کرونا، فریب قرن» صرفاً بازتابی از «شایعات و اطلاعات تأیید نشده» است که پیش از این نیز در دسترس عموم قرار داشتند و ارزش افزوده ای در زمینه دانش ارائه نمی دهد. این «رویکرد یک جانبه»، عدم بررسی دیدگاه های مخالف با انصاف کافی، و تنها تمرکز بر تأیید فرضیه خود، از دیگر نقاط ضعف مهم کتاب از دیدگاه منتقدان است.

در نهایت، بسیاری از متخصصان توصیه می کنند که خوانندگان این کتاب را با دیدی انتقادی و با احتیاط کامل مطالعه کنند و پیش از پذیرش هر ادعایی، به سراغ منابع معتبر علمی و تحقیقات دانشگاهی بروند.

نتیجه گیری و جمع بندی

کتاب «کرونا، فریب قرن: کودتای سفید» اثر حامد رئیسی، بدون شک یکی از برجسته ترین و در عین حال جنجالی ترین آثاری است که در سال های اخیر در فضای فکری ایران پیرامون همه گیری کرونا منتشر شده است. این کتاب خواننده را به سفری دعوت می کند تا از پشت پرده روایت های رسمی، به «ابعداد پنهان» و «اهداف احتمالی» نهفته در این بحران نگاه کند. این اثر، تلاش می کند تا نشان دهد که کرونا نه تنها یک همه گیری طبیعی، بلکه ابزاری برای «مهندسی اجتماعی»، «کنترل اذهان» و پیشبرد یک «کودتای سفید» بوده است.

با این حال، ماهیت دوگانه این کتاب را نمی توان نادیده گرفت. از سویی، این اثر منبعی برای «دیدگاهی جایگزین» و «برانگیزاننده تفکر انتقادی» است که بسیاری از خوانندگان از جسارت و جامعیت آن استقبال کرده اند. از سوی دیگر، انتقادات جدی و «بحث برانگیزی» پیرامون «عدم پشتوانه علمی» ادعاهای مطرح شده، «صلاحیت علمی نویسنده» و «رویکرد یک جانبه» آن وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آن ها گذشت.

در نهایت، این کتاب بیش از هر چیز، «اهمیت تحقیق شخصی» و «مطالعه منابع متعدد و معتبر» را به یاد ما می آورد. در دنیایی که اطلاعات به سرعت انتشار می یابند و گاه حقایق در میان اخبار کذب گم می شوند، ذهن هوشیار و توانایی تفکر انتقادی، از هر زمان دیگری حیاتی تر است. بنابراین، توصیه می شود این کتاب با «ذهن باز» اما «هوشیار» و در کنار مطالعه منابع علمی و تحلیل های متخصصان واقعی مطالعه شود تا خواننده بتواند خود به قضاوت نهایی در مورد «واقعیت کرونا یا فریب؟» بنشیند.

همانطور که برخی منتقدان این کتاب اشاره کرده اند، یک کتاب، هر چقدر هم که جسورانه باشد، نمی تواند جایگزین تحقیقات علمی دقیق و اجماع نظر متخصصان در یک زمینه شود.

این اثر، چه آن را بپذیریم و چه نپذیریم، بهانه ای است برای بازبینی آنچه در سال های اخیر تجربه کرده ایم و تشویقی برای نگاه عمیق تر به جریان های پنهان قدرت در جهان.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب کرونا فریب قرن: کودتای سفید | نوشته حامد رئیسی" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب کرونا فریب قرن: کودتای سفید | نوشته حامد رئیسی"، کلیک کنید.